دانلود تریلر
مشخصات :
منتقد : اریک کان
«محافظین کهکشان» فیلمی هوشمندانه و مفرح است که به نبرد با انفجارهای احمقانه و دیگر جلوه های ویژه بر میخیزد. اما در عین حال ستایشی است از جلوه های ویژه.
کارگردان:
جیمز گوان
قمار تجاری هوشمندانهی فیلمهایِ ابرقهرمانیِ اخیر مارول این است که گرچه همه داستانها در یک دنیای مشابه رخ میدهند، اما این استودیو اقدام به جذب نویسنده و کارگردانهایی نموده که دیدی متمایز نسبت به کار کردن در این محدودیتها دارند.
بازیگران:
ارباب ستاره ها {star -lord}
گامورا {gamora}
دراکس {drax}
گروت {groot}
روکت {rocket}
یندو {yondu}
نوا {nova prime}
پزشکیار دی {corpsman dey}
رونان {ronan}
نبولا {nebula}
کوراس {korath}
گرداورنده {the collector}
میل شدید جان فاورو به خلق ضدقهرمان های مذکر جذاب کمک بزرگی به ایجاد جلوه اولیه «مرد آهنی» نمود؛ جاس ویدون، یکی از طرفداران پر و پا قرص این ژانر، زیرکانه تمام رشتههای فیلمهای قبلی را کنار هم گذاشت و توانست «انتقامجویان» را بسازد و به این ابرقهرمانی شوخ و شنگ، با وجود همه ویژگیهای غیرمنطقی یک فیلم ابرقهرمانی، یک بعد انسانی باورپذیر ببخشد.
داستان «محافظین کهکشان»، که در سامانههای ستارهای دوردست اتفاق میافتد و عمدتاً با [دسته ای از] بیگانگان نادان درگیر است، با این ابعاد غیرمنطقی سرشاخ میشود، که جیمز گان - پیرو سابق کمپانی فیلمسازی تروما و معتاد فیلمهای رده B سینما - را به گزینهای ایده آل برای هدایت این پروژه تا سرمنزل مقصود تبدیل میکنند.
او محصول خوبی ارائه میدهد: گرچه جلوه های ویژه موفق عمل میکنند، اما نقطه قوت «محافظین کهکشان» شوخ طبعی آن است که فراتر از اجزای تشکیل دهنده آشناتر آن ظاهر میشود.
اما اشتباه نکنید، به دلیل بازار گستردهای که این نوع فیلم سازی هدف قرار میدهد و به دلیل جوانب سرگرم کننده ای که این فیلم ها در بر دارند، «محافظین کهکشان» فیلمی است که به سختی میشود در داستان گویی آن به تبع میل عمل کرد.
همان طور که گرد و خاک اخیر ادگار رایت با این استودیو بر سر فیلمنامه فیلم «مرد مورچه ای»، که گفته میشود استودیو به این دلیل که رایت تنها به میل خود فیلم میسازد ردش کرد، ثابت کرد که همیشه یک عامل مصالحه در فیلمهایی که در این مقیاس ساخته میشوند نقش دارد.
برای این منظور، گان نیز گزینه مناسبی برای این پروژه محسوب میشود. «محافظین کهکشان» تسلط او بر سنتهای این ژانر را که در اثر قبلیاش دیده میشدند، ردیابی میکند و از مقیاس بزرگتری برای انتشار آنها استفاده میکند.
دو فیلم قبلی او شرایط را مهیا کردند. داستان اغراق آمیز و جذاب تهاجم بیگانگان در فیلم «لغزش 2006 Slither» توانایی او در استفاده از هر دو جنبه فرمول وحشت -کمدی در یک فیلم را اثبات نمود.
در «محافظین کهکشان» این گرایشها مسنجم تر هستند. در عین حال، این فیلم آنها را به تصویر بزرگتری ارتقا میدهد که مانع از دیده شدن اجزای بهتر آن میشود.خوشبختانه این فیلم بر محدودیتهای روایت اِفِکت (جلوه) محور خود به دلیل مجموعه ای از اجراهای پرداخت شده از سوی بازیگران غلبه میکند.
گل سرسبد بازیگران این فیلم کریس پرات است که در نقش تنها موجود زمینی داستان یعنی پیتر کوییل به ایفای نقش میپردازد، کسی که در کودکی توسط بیگانگان وحشی ربوده میشود تا به عنوان یک راهزن سرگردان بین سیاره ای رشد کند.
کوییل در جریان یکی از گشت و گذارهایش به یک گوی قدرتمند برمی خورد که قادر است جهان را نابود کند. در اصل این مک گافین(یکی از مستعملترین تکنیکهای گسترش پیرنگ در سینما) مجموعه ای از ابزارهای داستانی را وارد این فیلم میکند.
گامورای یتیم کش (با بازی زو سالدانا) برای پیدا کردن کوییل و پس گرفتن گوی فرستاده میشود. در عین حال یوندوی دزد دریایی (با بازی مایکل روکر بد اخلاق) برای کوییل جایزه تعیین میکند که این مقدمه ای است برای معرفی ستاره های واقعی فیلم که هر دو انیمیشنی هستن.
راکت راکون، یک جایزه بگیر از خود راضی و وراج (با صدای بِرَدلی کوپر) و وردست چُلمَنگش، یک درخت متحرک به نام گروت (با صدای دیجیتالی شده وین دیزل که هر بار روی صحنه میآید تنها عبارت «من گروت هستم» را به اشکال مختلف صدها بار تکرار میکند).
بالاخره کوییل و جایزه بگیرها پشت میله های زندان به هم میرسند و با شک و تردید برای آزاد شدن با هم متحد میشوند و در این راه دِراکس (با بازی دِیو باتیستا) مضحک و کله پوک آنها را همراهی میکند.
بقیه فیلم داستان تلاشهای آنها برای دور نگه داشتن گوی از چنگال رونان تشنه قدرت و تندرو (با بازی لی پیس) است و در پایان این گروه از شیادان خودشیفته به منجیانی وظیفه شناس تبدیل میشوند. اگر فکر میکنید داستان را لو دادهام، خب، مگر غیر از این انتظار داشتید؟
اما رسیدن به این هدف معلوم، با بده بستانهای گاه و بیگاه و نکات طنزی همراه است که [تنها] در یک فیلم رابرت آلتمنی(کارگردان فقید امریکایی که سبک خاص خود را داشت) ممکن بود نا به جا به نظر نرسند.
«محافظین کهکشان» درست زمانی در بهترین حالت خود قرار میگیرد که درباره چیزی است که انتظار ندارید چنین فیلمی دربارهاش باشد: شخصیتها. پرات، که خود را به عنوان بازیگری ثابت کرده که هر بار به رنگی در میآید و نمیتوان او را در یک حالت ثابت مشاهده کرد، برای هدف این فیلم بسیار جور در میآید.
او به خوبی از پس نقش کلیشه ای یک قهرمان فیلمهای اکشن بر میآید، حتی وقتی که رفتار افاده آمیز خود را با مانورهای احمقانه و پوزخندی خودآگاهانه تلفیق میکند. با وجود این راکت و گروت با چنان کاریزمایی در کانون توجه قرار میگیرند، که بعید است مارول قید یک اثر اشتقاقی با آنها را بزند.
با یادآوری کششی شبیه به آنچه بین دو شخصیت هان و چیوباکا [در فیلمهای جنگ ستارگان] وجود داشت، رویکرد بی پروای این زوج در انجام کارها یکی از بهترین نمونه های فیلمهای کمدی دو شخصیتِ محوری در یک برهه از زمان است، و نمونه دیگری از امکانات قدرتمندی است که فناوری ایجاد شخصیتهای کامپیوتری در اختیار قرار میدهد.
متأسفانه فیلمنامه گان چندان با زنها مهربان نیست. سالدانا اصولاً زیر لایههای سنگینی از گریم سبزرنگ بازی میکند و وقتی که پرات باید او را از چنگال تاریکی عمیق نجات دهد (معادل آزاد کردن یک دوشیزه نگران از ریلهای راه آهن در قرن بیست و یکم،) سالدانا به یک حامی کسل کننده تهدیدهای پرات تنزل مییابد.
اما وقتی فیلمنامه از او میخواهد تا با مردان خشن اطراف خود بجنگد یا دشنامشان دهد، او این چنین میکند و همین برای فضا دادن به این بازیگر کافی است. و او قطعاً فضای زیادی دارد.
این فقط راکت و گروت نیستند که به فیلم حس و حال جنگ ستارهای میدهند. با تک تک نماهای «محافظین کهکشان» که برای نمایش مؤلفههای آن فرازمینی ساخته و پرداخته شده، دنیای مجازی آن بیشتر و بیشتر رنگ واقعیت مییابد.
وقتی که بِنیسیو دِل تورو در نقش یک محتکر مرموز معروف به کالکتور (مجموعه دار) در یک صحنه طولانی ظاهر میشود، بهانهای دیگر به دست [کارگردان] میافتد، تا اتاقی پر از چیزهای زنده و غیرزنده کیهانی، که او از گوشه و کنار کهکشان جمع کرده است نمایش دهد. از آنجا که هر نما بر ما تأثیر میگذارد، لذا بی شک دنیای عظیم غیرقابل تصوری در آنجا وجود دارد. با توجه به این مقیاس، هیجانانگیزترین لحظات «محافظین کهکشان» وابستگی به فیلمنامه آن ندارند.
سرگرمی به معنای کلمه در جای جای فیلم پراکنده است ولی گان همچنان در بهره برداری از یک ابزار جامع موفق است: یک نوار کاسِت مخلوطی از آهنگهایی که مادر کوییل به هنگام کودکی پسرش قبل از این که خود در اثر سرطان بمیرد درست کرده است.این قهرمان با همراه آوردن این شاهد آنالوگ بر گذشته خود در طول ماجراهای دیجیتالیاش، انگار به ریشههای داستانی چنگ زده که از حاشیه های جذاب آن بیرون زدهاند.
به این ترتیب، «محافظین کهکشان» به شدت از موسیقی متن پاپش بهره میبرد؛ از جمله از آهنگ «O-o-h Child» گروه Five Stairsteps به منظور پرت کردن حواس یک تبه کار استاده میکند و از آهنگ cherry bomb برای زنده کردن یک مونتاژ، هنگامی که تیم نقشه پیروزی را توضیح میدهد. (حتی یک مونولوگ کامل درباره یکی از آهنگهای Footloose هم وجود دارد.)
گان این ابزار شیک را با تصاویر احساسی از ستارههایش تکمیل میکند، از جمله یک قدم زدن اِسلو موشِن در راهرو که ما را به یاد اولین صحنه فیلم «کلاهبردار آمریکایی 2013» میاندازد. این ابزار جواب میدهد: با کمک ریتمهای موسیقیایی که احساسات را تحریک میکنند، گان فانتزی ابرقهرمانی خود را به سمت قلمرو ستارهای راک هدایت میکند.
در این راستا، گان به خوبی موضوع عامه پسند خود را به یک زمین بازی پر هیجان تبدیل میکند. درست مثل زمانی که «مرد آهنی» حرف میزند، تمرکز زیاد بر سبک به این روایتهای احمقانه اجازه میدهد تا به اندازه بودجههای تولید سرسام آورشان از یک لحن احساسی [به نفع خود] بهره برداری کنند.
اما این باز جلوهها هستند که حرف اول را میزنند. وقتی که «محافظین» وارد یک نبرد عظیم میشوند، به خصوص در طول نبرد در یک فضاپیمای عظیمالجثه در نیم ساعت پایانی فیلم، کل کار افت میکند و تنها زمانی دوباره قد راست میکند که درونمایه طنز فیلم باز میگردد.
با این حال موفقیت این فیلم، حتی زمانی گان به حاشیهها میپردازد تا حد زیادی به یک جلوه ویژه بزرگ مدیون است. بهترین شخصیتهای فیلم (راکت و گروت) حتی ذرهای از گوشت و پوست تشکیل نشدهاند، اما جاذبهشان ربط چندانی به فناوری، که باعث حیاتشان شده است، ندارد.
اگر «محافظین کهکشان» داستان اصلی پر خطر خود (یعنی نجات جهان از نابودی قریبالوقوع) را کنار میگذاشت، باز هم در حد یک فیلم لذتبخش باقی میماند.
نقاط قوت آن که اصولاً مدیون شخصیت آتشی مزاج راکت هستند، برای اثبات این مدعا کافیست: او همیشه مشکل ساز است، مدام در نقشههایش مشکل تراشی میکند (مثلاً نیاز به ربودن پای قلابی یک زندانی) تا سر به سر بقیه بگذارد.
در یک صحنه وارد یک میخانه میشود و تهدید میکند که کل بار را منفجر میکند. نوعی هیجان محض در تماشای این لحظات بی زرق و برق وجود دارد؛ به جای این که با جلوه های ویژه حواستان را پرت کنند، عوامل فیلم از جلوههای ویژه برای رضایتبخش تر کردن صحنهها استفاده میکنند و اینجا است که فیلم پنجره ای به سوی نوع بهتری از فیلم های موفق تجاری باز میکند.
تابستان امسال به خصوص پر از نمونههایی از این دست بوده است. در حالی که آخرین نسخه از «ترانسفورمرز» کسل کننده ترین فیلم در این مجموعه است، «طلوع سیاره میمونها» نمونه بسیار خوبی از یک فیلمسازی موفق و بنیادی را ارائه کرده است. فیلم «لوسی» اثر کارگردان فرانسوی لوک بیسون هم با تمام ایدههای مبتکرانهاش به بیراهه رفته است.
«محافظین کهکشان» جایی میان این طیف قرار میگیرد. این فیلم به حد کافی برای راضی کردن بینندگان آسانگیر پیش پا افتاده است، اما از طرفی رویکرد طعنهآمیزش باعث میشود پا را فراتر از استانداردهای شرکت سازندهاش بگذارد. در پایان از آنجا که تمام فیلمهای اینچنینی باید نوید ساخت قسمتهای بعدی را بدهند، «محافظین کهکشان» این احتمال را باقی میگذارد که حتی اگر همین داستان آشنا ادامه پیدا کند، باز هم ممکن است ما به طرقی دیگر شگفت زده شویم.
تنها میتوان امیدوار بود.
:: موضوعات مرتبط:
نقد و بررسی و معرفی فیلم و انیمیشن ,
,
:: برچسبها:
فیلم های 2014 ,
فیلمهای تخیلی ,
نقد و بررسی ,
معرفی ,
نگهبانان کهکشان ,
فیلم های باحال ,
نقد و بررسی و معرفی فیلم مدافعان کهکشان 2014 + دانلود تریلر ,
بازیگران خارجی ,
فیلم های هیجان انگیز ,
guardians of the galaxy movie ,
:: بازدید از این مطلب : 4718
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0